به گزارش خبرگزاری حوزه، در سال های اخیر، گویا مُد شده که به اسم تبیین جامعه شناسانه و البته با تمسک به برخی آمار و ارقام های نه چندان معتبر و مستند، این چنین القا شود که اکثریت جامعه ما از جمله نسل جدید دچار نااُمیدی از آینده هستند و به این وسیله در مراتبی از افسردگی به سر می برند.
در این بین، جای بسی تأسف است که برخی اساتید دانشگاه و به ویژه جامعه شناسان بدون توجه جدی به نیمه پر لیوان و لزوم امیدبخشی به جامعه، حرف های برخی سیاسیون را به نوعی تکرار می کنند و اصرار دارند بگویند جامعه ایرانی، خشن و از حاکمیت به شدت متنفر است و امیدی هم به آینده زندگی خود ندارد!
تأسف بار تر این است که برای این مدعای خود حتی دلیل منطقی و علمی هم بیان نمی کنند و حتی گویا اصلاً احساس نیازی نمی بینند که برای این مساله، به دنبال کار علمی و پژوهشی دقیق و مبتنی بر واقعیت امروز جامعه ی ایرانی باشند.
طرح این موضوع به خصوص در ایام جشن نیمه شعبان که همه دل ها متوجه قطب عالم امکان و منجی عالم بشریت است، دلیلی دارد و آن هم این که نخبگان و رسانه های ما تا چه در بحث امید به آینده به مساله مهدویت توجه دارند و اگر خدای ناکرده در این زمینه قصور و کوتاهی هایی هم وجود دارد، دلیل آن چیست.
قبل از هر چیز باید توجه داشت که اساساً موعود باوری به معنای اعتقاد به یک نجاتبخش است که در آخرالزمان برای نجات و رهایی انسانها و برقراری صلح و عدالت خواهد آمد و این مساله تنها مختص مسلمانان و شیعیان نیست.
به تعبیر یکی از اساتید حوزه، استفاده از واژه "حضرت مهدی (عج) " به معنای منجی و نجاتبخش عمدتاً بر اساس احادیث نبوی است، کما این که حضرت رسول(ص) می فرمایند: «الْمَهْدِی مِنْ وُلْدِی، وَجْهُهُ کالْکوْکبِ الدُّرِّی، وَ اللَّوْنُ لَوْنٌ عَرَبِی، وَ الْجِسْمُ جِسْمٌ إِسْرَائِیلِی، یمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا کمَا مُلِئَتْ جَوْراً، یرْضَی بِخِلَافَتِهِ أَهْلُ السَّمَاءِ وَ الطَّیرُ فِی الْجَو» یعنی: مهدی مردی از اولاد من است رنگ بدن او رنگ نژاد عرب و اندامش مانند اندام بنی اسرائیل است، در گونه راست وی خالی است که، چون ستاره تابناکی بدرخشد زمین را پر از عدل کند چنان که پر از ظلم شده باشد، ساکنان زمین و آسمان و پرندگان هوا در خلافت وی خشنود خواهند بود.
نکته حائز اهمیت آن که بدانیم و آگاه باشیم که باور به مهدویت و آمدن حضرت مهدی موعود (عج)، روحیه امیدواری به آیندهای روشن را در انسان زنده می سازد، چنان که اساساً باور مهدویت به انسانِ سرخورده امید میبخشد، بدین جهت که آنان منتظرند تا روزی مردی الهی آنچه را آرزوی بشریت است برآورده کند. البته این امید گاهی در بُعد ذهنی یعنی مجموعه تفکرات، تمایلات، انگیزهها، عادات، و گاهی در بُعد عینی یعنی مجموعه اعمال، رفتارها، کنشها و واکنشها میتواند قرار بگیرد.
در هر صورت آن چه مهم است این که توجه داشته باشیم تاکید بر لزوم تزریق روحیه امید و نشاط در جامعه به معنای نادیده انگاشتن مشکلاتی چون اضطراب و افسردگی در کشور نیست بلکه روی سخن اینجاست که چرا ما از گنجینه عظیم آموزه های ناب اسلامی از جمله معارف مهدوی در تقویت امید در جامعه خصوصاً در بین نسل جوان به درستی بهره برداری نمی کنیم!؟
سیدمحمد مهدی موسوی